Saturday, December 31, 2005

2006






امروز یه عالمه توی خیابون دوازدهم راه رفتم بوی غربت برام آشنا شده بود، ولی نه بوی ماهی میومد ونه عید ! مگه نمی گن سال نوء؟ پس چرا هیچکس خونه تکونی نکرده؟ چرا چراغاشون خاموشه؟
امروز یاد گرفتم که بعضی چیزا دوست داشتنی نیست عادت کردنیه مثل مزه تلخ قهوه وچراغای خاموش خونه ها تو شب سال نو

2 Comments:

At 1:43 AM, Blogger Shine said...

اين آشناها مال ماست... مال من.. مال تو... مال ما... متعق به ماست... بيا كه عيد چراغامون روشن باشه... بيا كه باز بوي عيد بياد... بيا كه خزرشهر و نارنجستان عيدمون باز با هم باشيم... بيا كه باز صداي خنده هامون جاده رو بلرزونه... بيا كه خيلي تنهاييم... هر دومون...

 
At 10:57 PM, Anonymous Anonymous said...

خیلی برایم دوست داشتنی بود...//عادت کرده ایم باز هم عادت میکنیم ....ادامه داره

 

Post a Comment

<< Home