Tuesday, October 17, 2006

اینجا آمریکا ساعت 2 بعد از ظهر


میگن اینجا نباید بذاری خاطرات به سراغت بیان، اینجا نباید بذاری یادت بیاد پس مینویسم تا یادم نر ه
آدامس خرسی، ذغال اخته گندیده، قلیون با طعم نعنا و پرتقال، سریال نرگس، سیگار بهمن و بعدشم دانهیل نقره ای،ردبول باویسکی، اسکناسهای تازه، زنگهای جدید موبایل: چکار میکنم کار میکنم.
ندا حفاری و بطری بازی، حسین راد و مخ زنیاش، گیتار حمید نوری و زن دافش، عمو مراد، آقای صیامی عتیقه، بابک کاووسی بامعرفت، افشین با اون آهنگ یونانیش، سهراب تو فریدون کنار، وبالاخره به قول مونا و پیمان خیابان شهید فیاضی و به قول ما فرشته
همشون خاطره هایین که تو برام ساختی به قول بچه ها گفتنی "عاشقتم پدسسگ"
پر میشم از حضورشون و سعی میکنم تو ذهنم مرور کنم، اشکامو پاک میکنم و آهنگامونو زمزمه میکنم و باز هم اشکامو پاک میکنم

6 Comments:

At 2:57 AM, Anonymous Anonymous said...

رونی جونم من خیلی دلم برات تنگ شده اما با این پستت کلی حال کردم اون قسمت چکار میکنی که عالی بود منتظرم بگی کی بریم دبی اما این بار من زودتر بر نمی گردم باشه؟

 
At 2:23 PM, Blogger Iranian idiot said...

This comment has been removed by a blog administrator.

 
At 11:56 PM, Blogger Shine said...

تو
زیر پوستم... با هر نفسم...هر لحظه... بخشی از وجودم...تو...مکمل من...تو ... نیمه دیگر من
تو
خود من
.
.
لحظه به لحظه باهات نفس کشیدم ؛ ثانیه به ثانیه حست کردم ؛ همیشه و همه جا باهاتم ؛ اگه دوری من نزدیکم ؛ اگه من دورم تو نزدیکی؛ همینجا.... آروم... زیر پوستم... توی رگهام
جاودانه شدیم توی قاب نارنجی
بهترینم
جاودانه
تو
و
من
.
.
دوستت دارم
و تاوان آن هر چه باشد
باشد

 
At 9:30 PM, Blogger PaRaDa said...

hame dustam raftan
mese to
hanuz vali man injam va be jaaye hamashun minevisam inja iran sa@ 7 sobh
va be in fek mikonam ke chandtshun hanuz ba telepati haye ke bahashun dashtam in moghe az khab miparan!

 
At 11:41 PM, Anonymous Anonymous said...

چقدر سخت و غم داره زندگي اونجا كه خاطرات فقط تو ذهن زنده مي شه

 
At 8:04 PM, Blogger Hossrad said...

نمی‌دونم چی شد یهو به این صفحه رسیدم. خوبی؟ هنوز میخونی این رو؟

 

Post a Comment

<< Home